سر آغاز

 

به نام آنکه تنها او هست و جز او نیست

 

شکر آن یگانه را که امانت عقل را که آسمان و کوه ها از کشیدن بارش عاجز بودند، به دردانه هستی یعنی انسان عطا فرمود. عقل را رسالت دانستن است و دانستن وقتی به غایت خود می رسد که عشق را در دل بنگارد. عشق او که سراپا مهر است و محبت و ندارد جز خوبی و لطافت. عزیزی که جز خیر خیل عاشقانش نخواهد و هرچه کند برخواسته از عشق است و عشق است و عشق.

 

به یاری حق برآن شدم که از محیط بلاگ جهت به اشتراک گذاری آراء شخصی ام در مقولات عرفان، فلسفه و فلسفه علم خصوصا مبانی فلسفی مکانیک کوانتومی استفاده کنم. باشد که از حظ راهنمایی اندیشمندان بهره ها ببرم.

 

به امید او که جز او هر امید باطل است.

 

+ نوشته شده در دوشنبه بیست و هفتم آبان ۱۳۸۷ ساعت 9:50 توسط محسن فخری زاده  | نظر بدهید